و زود هدیه زیبامو دادی
از سرکار رفتم خونه م
ابگوشت رو گرفتم ازش
گفته بودی میخای سر ساختمون بری
زود باید ماشینو بت میرسوندم
منو بردی خونه و با سرعت رفتی
وقتی اومدم خونه ی چیزی خوردمو خابیدم
با بستن درت،چشام باز شد
بلند ک شدم از جام
دیدمممممم کهههههه
یه جعبه کادوی اوججل روی میز عسلی،جلوی مبل سه نفرمونه
وااااای نفس سجادم...
برچسب : نویسنده : harfhayemanoto1 بازدید : 79 تاريخ : شنبه 13 آذر 1400 ساعت: 22:36
برچسب : نویسنده : harfhayemanoto1 بازدید : 82 تاريخ : شنبه 13 آذر 1400 ساعت: 22:36